محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

ماه عزیز خدا و ماه سیزده ما؛

عزیزک و دلبرک و دلبند ما؛ محدثه نازنین روزهایی که اکنون سپری می شود روزهایی پر از یادخدا ، روزهایی با برکت، روزهایی که در آن یاد خدا و ذکر او بیش از همیشه بر روی لبهایمان است. دخترکم امسال که برای دومین بار در زندگی زیبایت بر سر سفره  خداوند  مهمان هستی و دومین باری است که در این ماه پربرکت در کنار ما حضور داری.شب ها تا نیمه هایی از شب سه تایی و گاهی هم با مامان جون و مامان مرضی برای شرکت در مراسم مناجات با خداوند به مسجد ارگ میریم حسابی به شما خوش می گذره این ماه فرصت خوبی است برای شکرگذاری به درگاه خدا برای همه نعمت های فراوانش و برای ما از همه مهمتر نعمت داشتن فرزندی زیبا به نام " محدثه " که حالا وارد ماه سیز...
31 تير 1392

دختردایی عزیز تولدت مبارک؛

این بار یه سلام از خودم به دختردایی عزیزم نیکا جونی؛ دیشب غافلگیرمون کردی، قرار بود سه هفته دیگه بیای، اما خداجونی از دل من بیشترتر خبر داشت و می دونست چقدر منتظر اومدنت هستم و دلم برات تنگ شده. نیکا جون ؛دیشب داشتم می خوابیدم که مامانت زنگ زد و خبر داد که ظاهرا شما داری به این دنیا میای. بله، درست بود و ساعت 6 صبح به دنیا اومدی وای که چقدر خوشحالم. خداروشکر که هم تورور زودتر پیشم اورد و هم اینکه صحیح و سالم. دختر دایی عزیز ؛ خوش اومدی به دنیای زیبا و قشنگ خداوند، به دنیایی که حالا با هم می تونیم کلی بازی کنیم و شاد باشیم،به دنیایی که وقتی توش قدم گذاشتی قشنگتر شد. به دایی و زندایی عزیزم (خاله فاطمه) هم خیلی خیلی تبری...
16 تير 1392

حرکات و تغییرات جدید؛

دخترک یکسال و چند روزه ما، محدثه جونی؛ از زمانی که یکساله شدی و اکنون که در اوایل شروع سال دوم از زندگی زیبا و باصفات هستی چندین حرکت جدید یاد گرفتی و یا از قبل انجام می دادی و آنها را تکمیل کردی که به شرح زیر می نویسم: 1- راه رفتن شما ؛ وای که دیگه چقدر قشنگ و زیبا و بدون کمک راه می روی و دیگه بدون کمک هم از زمین بلند می شی "آرزویم برای قدمهایت این است که آنها را در مسیر حق و به سوی نور و خوشبخی برداری" 2- دو تا مروارید خوشگل و قشنگ "به آدرس ردیف پایین سمت چپ اون دوتایی که داشتی و یکی هم سمت راست اونها"هم اضافه کردی که بهشون خوش اومد می گم هر چند که موقع اومدنشون اذیت شدی ولی خوب چاره ای نیست دیگه دخترم و اما"انشاا...
15 تير 1392

جشن تولد پرنسس مامان و بابا؛

عزیز مهربون؛دختر کوچولوی ما؛ روزی که منتظرش بودیم و از ماههای قبل براش لحظه شماری می کردیم از راه رسید. روزی که برای شما "فرشته کوچولوی مامان و بابا" یک جشن خوب و انشاا... در حد شایستگی های " پرنسس کوچولو ". تولدی باشکوه که حضور گرم میهمانان محترم به شکوه و زیبایی های آن افزود. جشنی با تم " کفشد وزک" و شما هم " کفشد وزک" کوچولوی این جشن برای دیدن شرح کامل " آتلیه " و " جشن تولد" : چندروز قبل از تولد رفتیم آتلیه و چند عکس زیبا و قشنگ گرفتیم. اینبار هم همکاری خوبی برای گرفتن عکسها داشتی که جا داره از شما تقدیر و تشکر ویژه به عمل آوریم               ...
2 تير 1392
1